
بصيرت_ سواد_ نيست_ بينش_ است
بصيرت:
يعني اينكه بداني ممكن است همسر پيامبر، در برابر راه پيامبر ايستاده باشد.
بصيرت:
يعني اينكه نگاهت به «شخصيت» ها نباشد، بلكه همواره به «شاخص» ها چشم بدوزي.
بصيرت:
يعني اينكه بداني حتي مسجد، مي تواند “مسجد ضرار” باشد و پيامبر(ص) آن را خراب كند و به زباله داني شهر تبديل نمايد.
بصيرت:
يعني اينكه بداني در جنگ با فتنه نمي تواني آغازگر باشي اما تا ضربه نهايي، نبايد از پا بنشيني.
بصيرت:
يعني اينكه مالك «اشتر»ها را به تندروي و «ابوموسي» ها را به اعتدال، نشناسي.
بصيرت
يعني اينكه بداني تاريخ، تكرار مي شود، نه با جزئياتش، بلكه با خطوط كلي اش:
*مسجد ضرارها
* قرآن بر نيزه كردن ها
* حكميت ها
*خشك مغزي ها
* سابقه فروشي ها
# پس انتخاب با خودمان است كه…….
_ اهل بينش باشيم يا اهل سواد
_ اهل خواندن باشيم يا اهل فهميدن
_ جزئيات تاريخ را بخوانيم يا خطوط كلي آن را بدانيم….
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط فاطمه الزهرا ایلام در 1398/01/17 ساعت 09:50:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |