توجه!!!

وفای سگ که جای خود!

کاش معرفت شتر را داشتم!

حضرت امام سجاد(ع) شتری داشت که با آن بیست و دوبار حج رفت اما حتی یک تازیانه هم به او نزد و در شب شهادتش سفازش کرد که رسیدگی شود به شترش.

پس از شهادت امام(ع) شتر یکسره به سوی قبر مطهر می رفت در حالیکه هرگز قبر حضرت را ندیده بود ، خود را بر بروی قبر انداخت و گردن خود را بر آن می زد، و اشک می ریخت.

خبر به امام محمدباقر(ع) رسید ، امام کنار قبر پدر رفت و به شتر گفت: آرام باش ، بلند شو خدا تو را مبارک گرداند.

شتر بلند شد و برگشت ولی پس از اندکی باز به سوی قبر برگشت و کارهای قبل را تکرار کرد.

امام باقر(ع) باز آمد و او را آرام کرد ولی بار سوم فرمود:« او را رها کنید، او می داند از دنیا خواهد رفت».

سه روز نگذشت که شتر از دنیا رفت.

 

بحارالانوار46، ص147،148، ح4-3-2

اصول کافی1، ص467، ح4-3-2

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.