جرعه ای از نهج البلاغه....

عبرت از مرگ ياران…

 

# امام دنبال جنازه اي مي رفت شنيد مردي مي خندد،

فرمود:

گويا مردن در اين جهان را براي غير ما ثبت كرده اند،

و انگار حق بر غير ما واجب شده، و خيال مي كني

مردگاني را مي بيني، مسافراني هستند كه به زودي

به جانب ما باز مي گردند، آنان را در قبرهايشان

مي نهيم و ارثشان را مي خوريم، گويي ما پس از

آنها جاودان خواهيم بود، كه پند پنددهندگان

را از ياد برديم، و نشانه هر بلاي سخت و سنگين

شديم.

 

حكمت122

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.