سيره علمي و عملي امام خميني(قدس‌سره)

بعضي از مراجع قم به #شاه معدوم تلگرافي زده و او را مخاطب قرار داده بودند

تا دولت را وادارد كه از انحرافات ديني دست بردارد و شاه معدوم در جواب نوشت:

«ما توفيق شما را در ارشاد #عوام خواهانيم»؛

 آن‏گاه استاد عالي قدر امام خميني(قدس‌سره) به قلم دست بردند و فرمودند:

 «به عنوان يك اعلاميه (شما كه توفيق مراجع را در ارشاد عوام خواهانيد) به تو و

دولت تو تذكر مي‏دهم كه… »[2]؛ يعني شما عوام هستيد و بايد به شما هشدار داد

و هدايتتان كرد.

اين گونه موضع‏گيري و داشتن قلمي فولادين، نه تنها از ديگران ساخته نبود، بلكه

خواندن اعلاميه اين بزرگوار هم براي ديگران رعب آور بود، تا كم‏كم جريان انقلاب

در سال 1342(هـ .ش) از مرز اعلاميّه، تلگراف، رفت و آمد، پيام تلفني، خواهش،

ارشاد و نصيحت گذشت و روز 25 شوال 1382هـ .ق. (برابر 2/1/1342هـ .ش)

فرارسيد.

 در سالروز شهادت حضرت امام صادق(عليه‌السلام) در مدرسه فيضيه آن غايله

فراموش نشدني به دست مزدوران رژيم منحوس پهلوي و آن كشتار و ضرب و شتم

و مجروح كردن طلاّب مدرسه فيضيه و طلاب حوزه علميّه شروع شد كه ديگران با

ديدن آن صحنه رعب آور ترسيدند و ساكت شدند، ولي حضرت امام راحل(قدس‌سره)

به قلم دست برد و دولت را محكوم كرد[1] و فرمود: «شما روي چنگيز مغول را سپيد

كرديد».[2] اين اعلاميه جان تازه‏اي در حوزه علميّه و در سطح ايران دميد.

او ترس از مرگ، زندان رفتن، محروم شدن و تبعيد شدن را از طلاب و فضلاي حوزه‏ها

گرفت، بلكه ترس را ترساند كه به حوزه علميّه و به دلهاي اولياي الهي راه نيابد[3] و مكتب

(اَلا اِنَّ اَولِياءَ اللهِ لاخَوفٌ عَلَيهِم ولاهُم يَحزَنون)[4] را با سيره عرفاني و برهاني خود اجرا كرد.

مي‏فرمود: «انسان زنده است براي اينكه به «لقاء الله» برسد؛ چه بهتر كه با «شهادت» به

لقاي حق بار يابد».


[بنيان مرصوص امام خميني (ره) - صفحه 47]

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.