
مناجات خواجه عبدالله انصاری با خداوند......!
بارالها…..
از کوی تو بیرون نشود
پای خیالم
نکند فرق به حالم….
چه برانی،
چه بخوانی….
چه به اوجم برسانی
چه به خاکم بنشانی…
نه من آنم که برنجم
نه تو آنی که برانی…
نه من آنم که ز فیض نگهت چشم بپوشم
نه تو آنی که گدا را ننوازی به نگاهی
در اگر باز نگردد….
نروم باز به جایی
پشت دیوار نشینم چو گدا بر سر راهی
** به غیر از تو نخواهم
چه بخواهی چه نخواهی
باز کن در که جز این خانه مرا ، نیست پناهی.
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط فاطمه الزهرا ایلام در 1395/03/29 ساعت 09:54:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید