
نشکن نمی گویم
یکی از علمای ربانی نقل می کرد: در ایام طلبگی دوستی داشتم که ساعتی داشت و بسیار آن را دوست می داشت، و همواره در یاد آن بود که گم نشود و آسیبی به آن نرسد، او بیمار شد و بر اثر بیماری آنچنان حالش بد شدکه حالت احتضار و جان دادن پیدا کرد.
در این میان یکی از علماء در آنجا حاضر بود و او را تلقین می داد و می گفت: بگو لا الله الا الله ، او در جواب می گفت نشکن نمی گویم.
ما تعجب کردیم که چرا به جای ذکر خدا، می گوید: نشکن نمی گویم، همچنان این معما برای ما بدون حل ماند تا اینکه حال آن دوست بیمارم اندکی خوب شد و من از او پرسیدم این چه حالی بود که پیدا کردی.
ما می گفتیم بگو لا الله الا الله، تو در جواب می گفتی، نشکن نمی گویم، او گفت: اول آن ساعت را بیاورید تا بشکنم، آن را آوردند و شکست.
دوستم گفت: من دلبستگی خاصی به این ساعت داشتم، هنگام احتضار شما می گفتید بگو لا الله الا الله، شخص شیطان را دیدم که همان ساعت را در یک دست خود گرفته و با دست دیگر چکشی بالای آن ساعت نگه داشته بود و می گفت اگر بگویی لا الله الا الله، این ساعت را می شکنم، من هم به خاطر علاقه ی وافری که به ساعت داشتم می گفتم: ساعت را نشکن من لا الله الا الله نمی گوییم.
تبیان
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط فاطمه الزهرا ایلام در 1395/10/18 ساعت 10:47:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |
1395/10/18 @ 10:57:17 ب.ظ
رحیمی [عضو]
تو آینه ی خدا نمایی آقا
سوّم پسر از نسل رضایی آقا
حق دارم اگر کریمتان می خوانم
دوم حسن آل عبایی آقا
امام حسن عسگري : خَصلَتانِ لَيسَ فَوقَهُما شَىءٌ: اَلإيمانُ بِاللَّهِ ونَفعُ الْإِخوانِ.(بحارالانوار،ج78،ص374)
دو خصلت است كه بالاتر از آنها چيزى نيست: ايمان به خدا و سود رساندن به برادران.
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
یا علی علیه السلام
1396/10/29 @ 05:47:00 ب.ظ
فاطمه الزهرا ایلام [عضو]
بسیار عالی