
پدرم طاقت دوری ما را نداشت........
امام خامنه ای ؛
پدرم طاقت دوری ما را نداشت
من کمتر پدری را دیدم که این قدر
نسبت به فرزندانش محبت داشته
باشد…من چهارده پانزده سالم بود.
من و برادرم محمدآقا از پدرم
اجازه میگرفتیم و میرفتیم
ییلاق برای گردش و #تفریح
با دوستان طلبه میرفتیم
وکیلآباد… یک روز صبح
تا عصر نبودیم. شب که
بر میگشتیم، خسته و
کوفته میخوابیدیم.
پدرم که از نماز بر میگشت،
ماها را توی خواب میبوسید…
طاقت نمیآورد. از صبح
ما را ندیده بود. اینقدر دلش
تنگ شده بود.
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط فاطمه الزهرا ایلام در 1398/04/16 ساعت 07:40:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید