موضوع: "پیام اخلاقی"

چرا حال عبادت ندارم.....؟؟؟

چرا حال عبادت ندارم…..؟؟؟

گفت: برای هر کاری حال دارم، اما هنگام نماز و قرآن و این جور اعمال ، بی حال می شوم. نمی دونی چرا حال عبادت ندارم؟

گفتم به خاطر اعمالته.

گفت: یعنی چی؟ منظورت چیه؟

گفتم: یک نگاهی به دعای ابو حمزه ثمالی بنداز، امام سجاد(ع) بی حالی عبادت را برشمرده اند:

خدایا هر وقت گفتم الان آماده شدم و در پیشگاهت به نماز ایستادم و قصد مناجات با تو را داشتم، چرتی بر من افکندی، و حال مناجات را از من گرفتی، مرا چه شده؟ هر وقت گفتم درونم شایسته شد، و جایگاهم به جایگاه توبه کنندگان نزدیک گشت، برایم گرفتاری پیش آمد، بر اثر آن گرفتاری پایم لغزید و میان من و خدمت به تو مانع شد. سرور من:

*شاید مرا از درگاهت رانده ای و از خدمتت عزل کردی

* یا مرا دیده ای که حقت را سبک می شمارم، پس از پیشگاهت دورم ساختی

*یا شاید مرا روی گردانان از خودت مشاهده کردی ، پس مرا مورد خشم قرار دادی

* یا شاید مرا در جایگاه دروغگویان یافتی، پس دورم ساختی

* یا شاید مرا نسبت به نعمتهایت  ناسپاس دیدی، پس محرومم نمودی

* یا شاید مرا از همنشینی با علما غایب دیدی، پس خوارم نمودی

 *یا شاید مرا در گروه غافلان دیدی، پس از رحمتت ناامیدم کردی

*یا شاید مرا انس یافته با مجالس بیکاره ها دیدی، پس مرا به آنان وا گذاشتی

* یا شاید دوست نداشتی دعایم را بشنوی، پس دورم کردی

یا شاید به خاطر جرم و جنایتم کیفرم نمودی

* یا شاید برای کمی حیایم از تو مجازاتم نمودی

وبعد ادامه داد: دوست من، حالا فهمیدی چرا حال عبادت نداری؟

خدایا

ازدواج آسان


رهبر انقلاب:
باید اعتراف کنیم که هر چه شرع اَنوَر بر انجام صمیمانه و آسان #ازدواج تأکید کرده است، ما در مقابل بر سخت کردن و انجام تکلّف آمیز آن همّت ورزیده‌ایم.


قدرت نه گفتن

 

 

 

 بسیاری از مردم با نه گفتن به دیگران مشکل دارند حتی افرادی که بسیار جسور و با اعتماد به نفس هستند در برخی موقعیت‌ ها متوجه می ‌شوند به‌ رغم میل باطنی ‌شان به دیگران بله گفته‌اند.

به نظر شما همیشه باید نه گفت؟ چهار چوب و معیار نه گفتن را چه چیزی مشخص می ‌کند؟

برای زندگی بهتر، رشد معنوی، کافی است مهارت نه گفتن را بیاموزیم.

انسان مجبور نیست
انتخاب و اختیار هدیه الهی به اشرف مخلوقات است. انسان برای هر کاری حق انتخاب دارد. درس، کار، ازدواج، سبک زندگی، نوع خوراک و پوشاک و مسکن… و این انتخاب و توانایی بله و نه گفتن صحیح به هر پیشنهادی، سعادت و خوشبختی یا شقاوت و بدبختی او را رقم می ‌زند.

او هیچ گاه مجبور نیست زیرا اگر مجبور باشد به این معناست که قدرت اختیار از او سلب می ‌شود. وقتی روح انسان قدرتمند است توانایی نه گفتن را دارد ولی وقتی ضعیف و ناتوان می ‌گردد عوامل محیطی بر او تأثیر می ‌گذارد و خود را مجبور می ‌بیند.

مضرات ناتوانی در نه گفتن
گاهی اوقات بله گفتن هیچ خطری ندارد اما عمق فاجعه آنجا روشن می ‌شود که دیگر نتوانیم جبران کنیم. گاهی اوقات بله گفتن هیچ خطری ندارد اما زمانی با یک بله گفتن خسارت بسیار زیادی به عمر، سرمایه جوانی، مال و ثروت و ناموس و… وارد می ‌شود و عمق فاجعه آنجا روشن می ‌شود که دیگر نتوانیم جبران کنیم.

پس باید یاد بگیریم کجا و کی نه بگوئیم. خداوند در سوره کافرون به پیامبر صلی الله و علیه وآله خط قرمز ها را بیان می ‌فرماید که هر جا که سلامتی دین و آخرتمان به خطر افتاد قاطعانه نه بگوید.
اگر کسی پیشنهاد همکاری نادرستی را به شما داد، یا دوستی از سر رفاقت نادرست سیگاری گوشه لبتان گذاشت، یا بساطی پهن بود و تعارف دودی شد، خط قرمز قرآن آژیر می ‌کشد و هشدار می‌ دهد که نه بگو.

قدرتمند می‌شوید
مطمئناً با نه گفتن اعتماد به نفستان بالا می‌ رود و احساس قدرتمند شدن می‌ کنید زیرا آنان که به هر پاسخی جواب مثبت می ‌دهند اصولاً از خودشان ناامید و مأیوس هستند و از دست دیگران عصبانی می‌ شوند.
اگرچه باورها و رفتار نادرست قدیمی به دلیل استفاده طولانی ‌مدت در وجود انسان نهادینه شده‌اند اما با تمرین بسیار می ‌شود باورهای جدید را جایگزین باورهای مخرب قدیمی کرد.

بهانه ‌های بی‌ قیمت
ما برای بله گفتن همیشه بهانه ‌های بی ‌قیمت و بی ‌ارزشی داریم که ارزش‌ های زیادی را فدای این پوچ ها می ‌کنیم.
این باورها که:
نه گفتن بسیار گستاخانه و بی ‌ادبانه است
خود خواهی ما را نشان می ‌دهد
دیگران ناراحت می ‌شوند
ممکن است دیگران مرا دوست نداشته باشند
من باید تلاش کنم رضایت دیگران به دست آورم.

طرز تفکرتان را عوض کنید
این باورها را به مرور زمان آموخته‌ ایم و از آنجا که باعث خسران ما شده‌اند باید تغییرشان دهیم و هر یک را با تفکر و اعتقادی سازنده جایگزین کنیم.
من حق انتخاب دارم و نه گفتن مرا قدرتمند می ‌سازند.
سلامتی دین و دنیای من ارزش نه گفتن به بسیاری از خطرات را دارد.
اگرچه باورها و رفتار نادرست قدیمی به دلیل استفاده طولانی ‌مدت در وجود انسان نهادینه شده‌ اند اما با تمرین بسیار می ‌شود باورهای جدید را جایگزین باورهای مخرب قدیمی کرد.

اصول نه گفتن
گاهی اوقات نه گفتن با رفتاری بد و تهاجمی و بدون در نظر گرفتن احساسات دیگران و بی ‌احترامی انجام می‌ شود و این نوعی رنجش را به همراه می ‌آورد پس اکنون که تصمیم گرفته‌ اید به یک سری خط قرمزهای قرآنی نه بگویید این اصول را رعایت کنید:
گاهی اوقات یک بار نه گفتن جواب نمی ‌دهد و ممکن است دیگران شما را تحت فشار قرار دهند. بنابراین باید بر نپذیرفتن خود مصرّ باشید.

1ـ صریح و صادقانه صحبت کنید اما بی ‌ادب نباشید تا بتوانید از پس این گفت و گو به خوبی برآیید.
2ـ رفتاری کاملاً محترمانه داشته باشید.
3ـ عذر خواهی نکنید، ماهرانه توضیح دهید که چرا در تعامل عمل حرام به خواسته فرد مقابل نه می ‌گویید؛ این حق شماست که اگر نمی‌ خواهید کاری را انجام دهید نه بگویید.
گاهی اوقات یک بار نه گفتن جواب نمی ‌دهد و ممکن است دیگران شما را تحت فشار قرار دهند. بنابراین باید بر نپذیرفتن خود مصرّ باشید.

از تمام بدن خود در مقابل نه گفتن مقابل حرام استفاده کنید

هیچ گاه با ملایمت و خنده و خوشرویی در مقابل عمل حرام و پیشنهاد حرام نمی ‌توانید دوام بیاورید. پس چهره ‌ای مصمم، قاطع، بسیار بهتر جواب می ‌دهد.
زیباترین مصداق عینی نه گفتن به وسوسه های شیطانی و خط قرمز قرآنی جوانان کهف هستند؛ آنان که تصمیم گرفتند به دعوت کافران جواب نه دهند و محیط آلوده شهر را ترک کنند، خداوند پاداش آنان را راه نجات و هدایت قرار داد؛ دل هایشان را محکم و عاقبتشان را بخیر کرد.
.. نَحْنُ نَقُصُّ عَلَیْكَ نَبَأَهُم بِالْحَقِّ إِنَّهُمْ فِتْیَةٌ آمَنُوا بِرَبِّهِمْ وَزِدْنَاهُمْ هُدًى
ما خبرشان را بر تو درست ‏حكایت مى‏ كنیم آنان جوانانى بودند كه به پروردگارشان ایمان آورده بودند و بر هدایتشان افزودیم. (13/کهف )

وَرَبَطْنَا عَلَى قُلُوبِهِمْ إِذْ قَامُوا فَقَالُوا رَبُّنَا رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ لَن نَّدْعُوَ مِن دُونِهِ إِلَهًا لَقَدْ قُلْنَا إِذًا شَطَطًا

و دل هایشان را استوار گردانیدیم آنگاه كه [به قصد مخالفت با شرك] برخاستند و گفتند پروردگار ما پروردگار آسمان ها و زمین است جز او هرگز معبودى را نخواهیم خواند كه در این صورت قطعاً ناصواب گفته ‏ایم. ﴿14/کهف)

منبع : سایت تبیان

 

انتظار

دلم می خواهد برایت عاشقانه بنویسم :

می خواهم از آمدنت بگویم .. از رسیدنت …

از پایان شب های بلند غیبتت ….

عشق من : آرزو می کنم روزی بیایی و در حضورت

برایت جشن آغاز امامت بگیرم

مولاجان … بیا ببین : هنوز که نیامده ای ،

بزمی عاشقانه آراسته ام برایت تا قدم بر خانه ام بگزاری و

کلبه ام را به نور وجودت مُنور کنی عزیز …

در بالای مجلس برایت جایگاهی تدارک دیده ام

که همیشه به یادت خالی می ماند ! راستی چرا نمی آیی ؟

میهمانانم هر سال در جشن امامتت سراغت را از من می گیرند

که آقایم کجاست ؟

چرا دیر کرده ! چرا به میهمانی خودش نرسیده ؟! …

نمی دانم جانِ مهدی : جوابشان را چه بگویم ؟

اما با لبخندی به یاد آمدنت به آنها می گویم در راه است :….

آقایم در راه مانده ، میرسد .. !

بیا ببین آقاجان : برای هدیه به میهمانان مجلست

از جمکرانت - نقش - خانه ات را آورده ام

تا با دیدن خانه ی آسمانی ات به یادشان بماند

که برای آمدنت دعای فرج بخوانند… ا

گر شد به میهمانی ام بیا مولاجان :‌ قول رسیدنت را داده ام ..

لااقل سَری به بزم عاشقانه ام بزن مولاجان :

شادمانه هایم برایت دلتنگ اند ..

وای به حالمون اگر

 

کوچه هایمان را به نامشان کردیم که هرگاه آدرس منزلمان را میدهیم بدانیم از گذرگاه خون کدام شهید است که با آرامش به خانه میرسیم!

نکند عکس شهدا رو ببینیم و عکس شهدا عمل کنیم…

وبلاگ : عطش انتظار

نصایح علامه حسن زاده در مورد شبکه های اجتماعی

 1 - حق را با یاد کردن و تکرار کردنش زنده کنید.

2 - باطل را با ترک کردنش نابود کنید.

3 - از تصاویر حرام و غیرشرعی پرهیز کنید.

4 - از بحث‌های بیهوده بپرهیزید.

5 - از جوک‌هایی که دین و عبادات و مقدسات و اشخاص و ملت‌ها و قومیت‌ها را مسخره می‌کند، بپرهیزید.

6- مصدر نقل شایعات نباشید و قبل از نقل و انتشار هر حدیث یا روایت یا داستان و خبری از صحت آن مطمئن شوید.

7- بگذارید آن کلامی که می‌فرستید به‌نفع شما گواهی دهد نه علیه‌تان.

8- خودتان را کلید خیر و قفل شر قرار دهید.

9- هر متنی و پیامی که می‌فرستید به‌منزله تأیید و با امضای شماست. نگو که به من رسیده و کپی کرده‌ام.

10- تمام سعی خودتان را برای استفاده بهینه از این تکنولوژی به کار بگیرید و از آن برای دعوت الی اللّه و امر به معروف و نهی از منکر و آموزش مسائل دینی و فرهنگی و علمی و آموزشی استفاده کنید یعنی به‌عنوان یک اصلاحگر به‌تمام معنا، و نیت خودتان را درست و خالصانه کنید.

11- برای بیان حق مجاملات و رودربایستی را کنار بگذارید٬ دین و حق بر هر چیز مقدم و شایسته‌تر هستند.

12- تصویر پروفایل شما و پیام‌هایتان معرف شخصیت شماست .

منبع : سایت راسخون

حجاب و عفاف

 

یه وقتایی میشه که خودت رو تنها محجبه ی

کل خیابون میبینی!!

لبخند بزن و رو به آسمون بگو: خدایا ممنونم

که بهم اجازه دادی

بین همه ی این آدمای رنگ و وارنگ یه دونه

باشم شک نداشته باش ،

که این فرصت ویژه توست

تا برای خدا هم یکی یه دونه باشی

 

مهربان تر از مادر

راست می گفت؛ اگر مادرم که اینقدر دوستم دارد تمام گناهان و افکار آلوده ام را بداند چه می شود؟
قربان امام زمان(عج) بروم که بقول آیه الله بهجت (ره) حرفمان را قبل از اینکه از دهانمان بیرون بیاید می داند که چه خواهیم گفت و می بیند عین الله ناظره ولی باز هم مرا دوست دارد.
و در شب های قدر در پرونده مقدراتم لیاقت می دهد که عزادار جدش حسین(ع) باشم.

سفری اسمانی

نيمه‌هاي دوم اسفند خبر سفري نوراني از طرف مدير اعلام شد سفري كه من سالها آرزويش را داشتم، خداي من، مثل يك خواب بودو باورم نمي‌شد، من … اين سفر … سفري كه روح مي‌خواهد نه جسم، سفري از جنس نورف راهيان نور!!

بالاخره پس از كش‌وقوي‌هاي فراوان قرار شد، پنجم فروردين راهي شويم. روزهاي قبل از سفر را نمي‌دانم چطور گذرندم، روزهاي عيد بود، اما براي من روزهاي دلهره و نگراني.

تا اينكه صبح روز پنجم ساعت 30: 7 سوار اتوبوس شديم و سفر آغاز شد.

اينجا بود كه منم ديگر در زمين نبودم بلكه بين زمين و آسمان معلق شدم، بينم راه صلوات مي‌فرستادم زيارت عاشورا و دعاي توسل مي‌خواندم و خدا خدا مي‌كردم كه زودتر برسيم قرار بود در اردوگاه مهران ناهار بخوريم و از آنجا راهي منطقه شرهاني شويم. اما من توقف را دوست نداشتم، فقط مي‌خواستم برويم به اردوگاه رسيديم و ناهار خورديم، چه ناهار خوردني!

بي معطلي راهي شديم. حوالي نماز ظهر به شرهاني رسيديم، خداي من! نمي‌دانستم چكار كنم، توان پاها از من نبود، چون بي‌اراده راه مي‌رفتم. نه مي‌توانستم فكر كنم نه دعا، نه … بعض گلويم را گرفته بود، تلاش مي‌كردم بغضم بشكند. اما ببين كجا شكست! سر مزار يك شهيد گمنام، همانجا نماز خواندم، چقدر سبك شده بودم. چون ديگر مي‌توانستم راحت گريه كنم.

ادامه »