موضوع: "اخلاقی"

چهار صفت اهل بهشت....

اهل بهشت چهار صفت دارند:

*صورت خندان و بشاش

*زبان فصیح

*قلب مهربان

*دست بخشنده

ان شاالله خدا این چهار صفت را به ما عنایت فرماید.

«آمین یارب العالمین»

” آیت الله مجتهدی(ره)”

تسبیح رو بردار.....

هرجا کم آورد…….

حوصله نداشتی……

گرفته بودی………

پول نداشتی…….

کار نداشتی………

باطریت تمام شد……….

تسبیح رو بردار و صدبا بگو:

 * استغفرالله ربی و اتوبُ الیه*

 

از سخنان گهربار مرحوم آیت الله بهجت(ره)

سفارش به چهار چیز......

سفارش حضرت علی(ع) این است که:

1-اینکه انسان به غیر از پروردگارش به کسی امیدوار نباشد.

2-از هیچ چیز نترسد الا از گناهان خودش.

3-اگر سؤال کردند از شما و نتوانستی جواب سؤال بدهی حیا نکن.

4-کسی که چیزی بلد نیست نباید از یادگیری آن چیز حیاکند.

 

اخلاق در نهج البلاغه،ج دوم، نویسنده: الاحقر حسین معصومی فر

چرا حال عبادت ندارم.....؟؟؟

چرا حال عبادت ندارم…..؟؟؟

گفت: برای هر کاری حال دارم، اما هنگام نماز و قرآن و این جور اعمال ، بی حال می شوم. نمی دونی چرا حال عبادت ندارم؟

گفتم به خاطر اعمالته.

گفت: یعنی چی؟ منظورت چیه؟

گفتم: یک نگاهی به دعای ابو حمزه ثمالی بنداز، امام سجاد(ع) بی حالی عبادت را برشمرده اند:

خدایا هر وقت گفتم الان آماده شدم و در پیشگاهت به نماز ایستادم و قصد مناجات با تو را داشتم، چرتی بر من افکندی، و حال مناجات را از من گرفتی، مرا چه شده؟ هر وقت گفتم درونم شایسته شد، و جایگاهم به جایگاه توبه کنندگان نزدیک گشت، برایم گرفتاری پیش آمد، بر اثر آن گرفتاری پایم لغزید و میان من و خدمت به تو مانع شد. سرور من:

*شاید مرا از درگاهت رانده ای و از خدمتت عزل کردی

* یا مرا دیده ای که حقت را سبک می شمارم، پس از پیشگاهت دورم ساختی

*یا شاید مرا روی گردانان از خودت مشاهده کردی ، پس مرا مورد خشم قرار دادی

* یا شاید مرا در جایگاه دروغگویان یافتی، پس دورم ساختی

* یا شاید مرا نسبت به نعمتهایت  ناسپاس دیدی، پس محرومم نمودی

* یا شاید مرا از همنشینی با علما غایب دیدی، پس خوارم نمودی

 *یا شاید مرا در گروه غافلان دیدی، پس از رحمتت ناامیدم کردی

*یا شاید مرا انس یافته با مجالس بیکاره ها دیدی، پس مرا به آنان وا گذاشتی

* یا شاید دوست نداشتی دعایم را بشنوی، پس دورم کردی

یا شاید به خاطر جرم و جنایتم کیفرم نمودی

* یا شاید برای کمی حیایم از تو مجازاتم نمودی

وبعد ادامه داد: دوست من، حالا فهمیدی چرا حال عبادت نداری؟

سعه صدر، گشاده رویی، شکیبایی از دیدگاه امام علی«ع»

« ناتوانی آفت و شکیبایی شجاعت وزهد ثروت و پرهیز گاری سپر نگه دارنده است و چه همنشین خوبی است راضی بودن و خرسندی؛ ناتوان ترین مردم کسی است که در دوست یابی ناتوان است و از او ناتوان تر آنکه دوستان خود را از دست دهد، دل های مردم گریزان است، به کسی روی آورندکه خوش رویی کند».

کسی را که شکیبایی نجات دهد، بی تابی او را هلاک گرداند، نخستین پاداش بردبار از شکیبایی اش آن است که مردم در برابر نادان، پشتیبان او خواهند بود؛ پس اگر بردبار نیستی خود را به بردباری بنمای، زیرا اندک و سهل است که فردی خود را همانند مردمی کند و از جمله آنان به حساب نیاید.

چشم از سختی خار و خاشاک و رنج ها فرو بند و همیشه بردباری و شکیبایی پیشه نما تا همواره خرسند و خشنود باشی.

در دوستی با دوست مدارا کن، شاید روزی دشمن تو گردد و در دشمنی با دشمن نیز سعه صدر داشته باش، زیرا شاید روزی دوست تو گردد و تو سرافکنده و اندوهگین گردی!

رعایت عفاف و حیاء و پرهیز از خودنمایی و فخر فروشی

حیاء سرچشمه همه زیبایی هاست و اسلام برای آراستگی، رعایت حیاء و عفت را به عنوان یک اصل ثابت قرار داده است. بر اساس این اصل هرگونه پوشش و آرایش، از هر نوع، شکل، رنگ و مدی که مخالف عفت و حیاء بوده، باعث تهیج و برانگیختن احساسات دیگران در جامعه شود، ممنوع است؛ زیرا زنان و مردان مسلمان در فعالیتهای اجتماعی و به هنگام مواجهه با نامحرمان، باید با جنبه های انسانی خود حضور یابند، نه با جنبه های تحریک آمیز که نتیجه ای جز انحطاط فرد، خانواده و جامعه به دنبال نخواهد داشت.

گاه آراستگی راهی برای فخرفروشی و احساس تفاخر است، از این رو اسلام به شدت آن را نفی می نماید. احادیث معصومین«ع» بیانگر آن است که حتی در پوشیدن لباس باید نیت انسان پاک و زیبا باشد از همین رو اسلام مبنای خود را در پوشش، پرهیز از خودنمایی، مباهات و فخرفروشی قرار داده و کسانی را که بدین منظور لباس می پوشند مورد نکوهش قرار داده است.

پیامبر خدا«ص» می فرماید:« هر کس لباس بپوشد که بدان برتری جوید و مردم به او بنگرند خدا به او ننگرد تا آن لباس را از تن به در کند».

در روایت دیگری فرموده اند:« بپرهیز که برای بزرگ منشی و خودنمایی جامه بلند بپوشی، که خداوند خودخواهی را دوست ندارد و در قیامت به او نظر ننماید».

 

آراستگی و مدگرایی نوشته سیدحسن موسوی

بهترین عمل

خداوند به حضرت موسی«ع» وحی کرد؛ آیا برای من عملی انجام داده ای؟

حضرت موسی«ع» عرض کرد: خداوندا برای شما نماز خواندم، در روزهای گرم تابستان روزه گرفتم، در راه تو صدقه دادم و زیاد ذکر تو گفتم.

پروردگار به موسی کلیم الله وحی کرد:

اما نماز، دلیل خداپرستی و نجات توست

و روزه، سپری است از آتش جهنم

و صدقه، سایه ای است در محشر

و ذکر، خیری است برای تو؛

به من بگو چه عملی را برای من انجام داده ای؟

موسی کلیم الله عرض کرد: بارالها مرا به عملی که فقط برای تو باشد راهنمایی فرما!

خداوند فرمود: آیا برای من ، به اولیاء ام محبت و دوستی و از دشمنانم دوری و تبری نموده ای؟

حضرت موسی«ع» دریافت که بهترین اعمال، دوستی برای خدا و دشمنی برای اوست.

رسول اکرم«ص» فرمود: « افضل الإعمال الحبُّ فی اللهِ و البُغضُ فی اللهِ تعالی»« بهترین کارها دوستی و دشمنی کردن به خاطر خداوند متعال است».

رسول اکرم«ص» به یکی از اصحاب خود فرمودند: ای بنده خدا! به خاطر خدا دوست بدار و به خاطر خدا نفرت داشته باش و به خاطر خدا دوستی کن و به خاطر خدا دشمنی کن، زیرا دوستی خدا جز با اینها به دست نیاید و آدمی تا چنین نباشد طعم ایمان را نچشد هرچند نماز و روزه اش بسیار باشد.

امروزه دوستی و برادری مردم با یکدیگر بیشتر به خاطر دنیاست ، برای دنیا، دوستی می کنند و برای دنیا با هم دشمنی می ورزند.

خدای مهربان :نوشته علی امیری

خوش رویی، خوشخویی، خوشگویی و شادی از نگاه امام علی«ع»

چهره باز، اخلاق خوب و گفتار شایسته، صفات خجسته ای است که همه ما انتظار چنین برخوردهایی را از دیگران داریم. این ویژگی ها برای انسان همچون نور آفتاب برای گیاهان است؛ همانگونه که خورشید جان تازه به گیاهان می دهد، روی گشاده، خوی شیرین و گفتار فرح بخش، نوعی سرخوشی، نشاط و سلامت به همراه داشته، افراد را جوان، زنده دل و سر حال نگه می دارد.

پروردگار بزرگ، ویژگی رسول خود، حضرت محمد«ص» را« نرمی و مهربانی» دانسته و «سنگدلی و خشن بودن» را مایه پراکندگی اطرافیان می داند(فبما رحمه مِنَ الله لِنتَ لَهُم و لو کُنتَ فظَّا غَلیظَ القَلب لا نفضوا من حولک)(پس به برکت رحمت الهی، با آنان نرمخو و پر مهر شدی، و اگر تندخو و سختدل بودی قطعا از پیرامون تو پراکنده می شدند).

امام علی«ع» تندخویی و عصبانیت را نوعی جنون و دیوانگی دانسته و دوستان مؤمن و خالص خود را به اخلاق خوش و سخنانی صمیمی در نشست و برخاست ها دعوت می کند.

او خود اهل گفتگوهای شیرین و شوخی و مزاح با اصحاب بود و این روش را در جذب افراد بهتر می پسندید.

از این رو امام صادق«ع» «تبسم و لبخند انسان به چهره ی برادر دینی اش را حسنه» دانسته و در پاسخ به سؤال یکی از اصحاب درباره اندازه ی حسن خلق فرمود:« فروتنی کن، خوش سخن باش و با برادرت با خوش رویی برخورد نما».

روانشناسان و جامعه شناسان بر این باورند که رفتار آرام و با وقار، چهره متبسم و شاد و گفتار زیبا و دلنشین باعث نهایت شادی در زندگی خواهد شد. همانگونه که چهره عبوس و غمزده، خشم و غضب و عصبانیت، خودخوری  و آشفتگی روحی موجب کوتاهی عمر، فرسودگی روحی و تباهی شخصیت شده، طعم گوارای زندگی را تلخ و ره آوردهای آن را غمبار می سازد.

درمحضرآیینه اخلاق

 آیت الله بهجت :

گناه زهر است هیچ ذکری بالاتر و مهمتر از عزم پیوسته و همیشگی بر ترک گناه نیست؛ یعنی تصمیم داشته باشید اگر خداوند صدسال هم به شما عمر داد، حتی یک گناه نکنید،همچنان که اگر صد سال عمر کنید، حاضر نخواهید شد یک بار تَهِ استکانی زهر بنوشید؛ حقیقت و واقع گناه هم، زهر و سَمّ است.

ریاکاری

نمازت را قضا کن!
ریا کاری

مسجدی می ساختند، بهلول سر رسید و پرسید: چه می کنید؟ گفتند: مسجد می سازیم.
گفت: برای چه؟ پاسخ دادند: برای چه ندارد، برای رضای خدا.
بهلول خواست میزان اخلاص بانیان خیر را به خودشان بفهماند، محرمانه سفارش داد سنگی تراشیدند و روی آن نوشتند «مسجد بهلول» و شبانه آن را بالای سر در مسجد نصب کرد.
سازندگان مسجد روز بعد آمدند و دیدند بالای در مسجد نوشته شده است «مسجد بهلول».

ناراحت شدند؛ بهلول را پیدا کردند و به باد کتک گرفتند که زحمات دیگران را به نام خودت قلمداد می کنی؟
بهلول گفت: مگر شما نگفتید که مسجد را برای خدا ساخته ایم؟ فرضاً مردم اشتباه کنند و گمان کنند که من مسجد را ساخته ام، خدا که اشتباه نمی کند …

نمازت را نیز قضا کن

مرد زاهدی، روزی به مهمانی شخصیتی بزرگ رفت. هنگام غذا خوردن فرا رسید. زاهد از عادت همیشگی غذا کمتر خورد .
بعد از غذا، نوبت نماز خواندن رسید. مرد زاهد به نماز ایستاد، اما بر خلاف همیشگی، نماز را طولانی به جا آورد. پس از آنکه به خانه رسید، از همسرش طعام خواست.
پسر او که همراهش بود، با تعجب پرسید: مگر در مهمانی به اندازه کافی غذا نخوردی؟
پدر گفت: کم خوردم تا آدم پرخوری جلوه نکنم و برای روزهای آینده برای خود موقعیتی کسب کنم !
پسر با شنیدن شرح ریا کاری پدر به او گفت: پدر جان! نمازت را نیز قضا کن که چیزی نکردی که به کار آید !
مگر شما نگفتید که مسجد را برای خدا ساخته ایم؟ فرضاً مردم اشتباه کنند و گمان کنند که من مسجد را ساخته ام، خدا که اشتباه نمی کند …

دو داستانی که در بالا ذکر شده، به طرق مختلف در زندگی هر یک از ما گاهاً اتفاق افتاده است … یا برای خودمان یا در رفتار آدم های اطرافمان مشاهده کرده ایم… در درجه بندی های مختلف … کم یا زیاد … کم رنگ یا پر رنگ …

موضوع ریا یکی از مهم ترین موضوعاتی است که ما در رفتارها و اعمالمان خیلی باید به آن توجه داشته باشیم … در انفاق کردن هایمان … در نیت هایمان …

خطرناک بودن ریا آن وقت بدن را می لرزاند که این روایت از پیامبر اکرم صلی الله و علیه وآله را می خوانیم:

«ان اخوف ما اخاف علیکم الشرک الاصغر قالوا و ما الشرک الاصغر یا رسول الله؟ قال الریا، یقول الله تعالی یوم القیامه اذا جاء الناس باعمالهم اذ هبوا الی الذین کنتم ترائون فی الدنیا، فانظروا هل تجدون عندهم من جزاء ؟!

خطرناک ترین چیزی که از آن بر شما می ترسم،شرک اصغر است اصحاب گفتند شرک اصغر چیست ای رسول خدا؟ فرمود: ریاکاری، روز قیامت هنگامی که مردم با اعمال خود در پیشگاه خدا حاضر می شوند، پروردگار به آنها که در دنیا ریا کردند می فرماید: به سراغ کسانی که به خاطر آنها ریا کردید بروید، ببینید پاداشی نزد آنها می یابید» (بحار الأنوار، ج 72، ص 303)
ریا کاری

ریاکاران چه کسانی هستند؟

قرآن کریم در آیات نورانی خود ریاکاران را معرفی می کند:
کسانی که ایمان به خدا و روز قیامت ندارند:
«یَا اَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ لاَ تُبْطِلُواْ صَدَقَاتِکُم بِالْمَنِّ وَ الاذَی کَالَّذِی یُنفِقُ مَالَهُ رِئَاء النَّاسِ وَ لاَ یُوْمِنُ بِاللّهِ وَ الْیَوْمِ الآخِرِ» (بقره/264)
با توجه به تفسیری که در مورد این آیه آمده است افرادی را که صدقه می‌ دهند و به دنبالش منّت می‌ گذارند و اذیّت می ‌کنند تشبیه به افراد ریاکار بی ‌ایمان کرده که صدقاتشان باطل و بی ‌اجر است. (طباطبایی، محمد حسین؛ تفسیر المیزان، سید محمد باقر همدانی، ج2، ص597)

عمل شخص ریاکار از ابتدای عملش باطل است چون چنین شخصی اصلاً ایمان به خدا و روز جزا ندارد که از او کاری پذیرفته شود.
منافقان:

«إِنَّ الْمُنَافِقِینَ … یُرَآوُونَ النَّاسَ وَ لاَ یَذْکُرُونَ اللّهَ إِلاَّ قَلِیلاً » (نساء/142)
«منافقان… هنگامی که به نماز بر می ‌خیزند با کسالت بر می ‌خیزند و در برابر مردم ریا می‌ کنند و خدا را جز اندکی یاد نمی ‌نمایند.»
تکذیب کنندگان روز جزا:

«ارَایتَ الَذی یُکَذِّبُ بِالدِین… الَذینَ هُم یُراوُون» (ماعون/1و6)
«آیا کسی که روز جزا را پیوسته انکار می ‌کند دیدی؟!… همان کسانی که ریا می‌ کنند.»
همنشینان شیطان:

« وَ الَّذِینَ یُنفِقُونَ اَمْوَالَهُمْ رِئَـاء النَّاسِ وَ لاَ یُوْمِنُونَ بِاللّهِ وَ لاَ بِالْیَوْمِ الآخِرِ وَ مَن یَکُنِ الشَّیْطَانُ لَهُ قَرِینًا فَسَاء قِرِینًا »(نساء/38)
«و آنها کسانی هستند که اموال خود را برای نشان دادن به مردم انفاق می‌ کنند و ایمان به خدا و روز بازپسین ندارند (چرا که شیطان رفیق و هم نشین آنهاست) و کسی که شیطان قرین او باشد بد همنشین و قرینی است.»
هر چه فكر كردم، دیدم در نفسم یك تغییری هست در صورتی كه مثل شیخ بهایی پشت سر من نماز بخواند. این بود كه از ترس ریا نماز نخواندم.
ریاکار از محبت خدا به دور است

« …إِنَّ اللّهَ لاَ یُحِبُّ مَن کَانَ مُخْتَالاً فَخُورًا…و َالَّذِینَ یُنفِقُونَ اَمْوَالَهُمْ رِئَـاء النَّاسِ…» (نساء/36-38)
«… خداوند کسی را که متکبر و فخر فروش است دوست نمی ‌دارد…و آنها کسانی هستند که احوال خود را برای نشان دادن به مردم انفاق می کنند…»
ریاکاری شرک است

از امام صادق (علیه السلام) روایت شده:
«کُلُّ رئاءٍ شِرْکٌ إنَّه مَنْ عَمِلَ لِلنّاسِ کان ثَوابُهُ عَلَی النّاسِ و من عَمِلَ للهِ کان ثوابُهُ عَلَی اللهِ»
«هرگونه ریایی شرک است، هر کس برای مردم کار کند پاداشش به عهدۀ مردم است و هر کس برای خدا کار کند ثوابش بر خداست.» (مكارم شیرازی، ناصر؛ تفسیر نمونه، ج 13، ص 407)
ریا که به جای خود، از ترس ریا فرار کنیم

مولا عبد اللّه شوشتری به منزل شیخ بهایی رفت. وقت نماز شد. شیخ بهایی از او خواست كه نماز جماعت بخواند. مرحوم شوشتری مقداری فكر كرد، جوابی نداد و با سرعت به منزل خود برگشت.

بعضی از دوستان از او سوال كردند كه آقا شما با اهتمامی كه به نماز اوّل وقت دارید، چرا در منزل شیخ بهایی نماز نخواندید؟

گفت: هر چه فكر كردم، دیدم در نفسم یك تغییری هست در صورتی كه مثل شیخ بهایی پشت سر من نماز بخواند. این بود كه از ترس ریا نماز نخواندم.

بخش قرآنی سایت تبیان