تلنگرانه......

جعبه شيريني رو جلوش گرفتم، يكي برداشت

و گفت: « مي تونم يكي ديگه بردارم؟» گفتم:

البته سيد جون، اين چه حرفيه؟ برداشت ولي

هيچ كدوم رو نخورد؛ كار هميشگيش بود مي گفت:

مي برم با خانم و بچه هام مي خورم، مي گفت: اينكه

آدم شيريني هاي زندگيشو با زن و بچه اش تقسيم كنه

خيلي توي زندگي خانوادگي تأثير مي ذاره!.

 

* شهيد_ سيد_ مرتضي_ آويني

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.