قیمت پادشاهی

روزی بهلول بر هارون وارد شد. هارون گفت: ای بهلول مرا پندی ده، بهلول گفت: اگر در بیابانی هیچ آبی نباشد تشنگی بر تو غلبه کند و می خواهی به هلاکت برسی چه می دهی تا تو را جرعه ای آب دهند که خود را سیراب کنی؟ گفت: صد دینار طلا.

بهلول گفت اگر صاحب آن، به پول رضایت ندهد چه می دهی؟ گفت: نصف پادشاهی خود را می دهم. بهلول گفت: پس از آنکه آب را آشامیدی، اگر به مرض حیس البول مبتلا گردی و نتوانی آن را رفع کنی، باز چه می دهی تا کسی آن مریضی را از بین ببرد؟ هارون گفت: نصف دیگر پادشاهی خود را می دهم. بهلول گفت: پس مغرور به این پادشاهی نباش که قیمت آن یک جرعه آب بیش نیست. آیا سزاوار نیست که با خلق خدای عزوجل نیکویی کنی؟!

ضرب المثل (از کوره در رفتن)

کوره آهنگری که در قدیم با زغال سنگ و زغال چوب و برای جدا کردن آهن از سنگ و گداختن آهن به کار می رود. در کوره، آهن را تا آن اندازه حرارت می دهند که به صورت مذاب در آید و از آهن مذاب برای ساختن آلات و ابزار زندگی استفاده می کنند. برای گداختن آهن رسم و قاعده برای آن است که درجه حرارت کوره آهنگری را تدریجا بالا می برند تا آهن سرد به تدریج حرارت بگیرد و گداخته و مذاب گردد. چه آهنها بعضاً این خاصیت را دارند که چنانچه غفلتاً در معرض حرارت شدید و چند صد درجه قرار گیرند، سخت گداخته می شوند و با صداهای مهیبی منفجر شده «از کوره در میروند» یعنی به خارج پرتاب می شوند. 

افراد سریع التأثیر و عصبی مزاج اگر در مقابل حوادث غیر مترقبه قرار گیرند، آتش خشم و غضبشان چنان زبانه می کشد که به مشابه همان آهن گداخته از کوره اعتدال  خارج می شوند و اعمالی غیرمنتظره از آنها سر می زند که پس از فروکش کردن و اطفای نایره غضب از کرده پشیمان می شوند و اظهار ندامت می کنند .

غرض از تمهید مقدمه بالا این است که چون اعمال غیر طبیعی و غیر ارادی ناشی از افراد عصبی مزاج، با انفجار و از کوره در رفتن آهن گداخته تشابه دارد؛ لذا اصطلاح از کوره در رفتن در مورد افراد تند خوو خشمگین که قدرت توانایی کنترل اعصاب را ندارند معانی و مفاهیم مجازی پیدا کرده است.

حدیث

رسول اکرم«ص» می فرمایند:« عاجزترین مردم کسی است که در دعا کردن کوتاهی نماید، و بخیل ترین مردم کسی است که از سلام کردن خودداری نماید، خداوند متعال از خواسته های دل آگاه است، ولی دوست دارد نیازها به پیشگاهش عرضه شود؛ پس هر گاه دعا می کنی حاجت هایت را نام ببر».

از جمله پیامدهای منفی مد گرایی«آسیب های اخلاقی»

برخی از آسیب های اخلاقی که افراد به واسطه مدگرایی، دچار آن می شوند عبارتند از:

1- در معرض اتهام دیگران قرار گرفتن

یکی از آموزه های اخلاقی پیشوایان معصوم«ع» آن است که انسان خود را در معرض اتهام قرار ندهد. اگر عملکرد افراد در انتخاب نوع لباس، آرایش و مد، برخاسته از باورها، نیازها و شرایط فرهنگی و بومی نباشد، از منظر دیگران به منزله سستی فرد در حفظ اعتقاد و منش اخلاقی تلقی می گردد. به عبارت دیگر چنین شخصی، به طور دائم خود را در معرض نوعی اتهام قرار داده است.

2- گرفتار شدن به رذایل اخلاقی

پیروی از مدها و مدل های مخرب فرهنگی که با خارج شدن فرایند نوخواهی و زیبایی، دوستی از حالت طبیعی و معقول به سوی افراط و تفریط می باشد، انسان را به رذایل اخلاقی دچار نموده، موجب انحطاط اخلاقی و معنوی افراد می گردد.

بدیهی است که انحراف در این فرایند به دلیل نداشتن نقطه اتکای معنوی، موجب آلوده شدن افراد به رذایلی همچون فخرفروشی، زیاده خواهی، خودنمایی، اسراف، تجمل گرایی، حرص، طمع، خودپرستی و…….خواهد شد.

3- اتلاف وقت

یکی از مهم ترین آسیب های مدگرایی که متأسفانه از سوی جوانان و نوجوانان کمتر مورد توجه قرار می گیرد؛ از دست دادن سرمایه عمری است که در مسیر مدگرایی از دست  می رود و باید گفت که برای انتخاب مد، تهیه لباس و حضور در فروشگاه ها و آرایشگاه ها و وب گردی ها چه زمان زیاد و برگشت ناپذیری از این افراد هزینه و هدر می شود.

سعه صدر، گشاده رویی، شکیبایی از دیدگاه امام علی«ع»

« ناتوانی آفت و شکیبایی شجاعت وزهد ثروت و پرهیز گاری سپر نگه دارنده است و چه همنشین خوبی است راضی بودن و خرسندی؛ ناتوان ترین مردم کسی است که در دوست یابی ناتوان است و از او ناتوان تر آنکه دوستان خود را از دست دهد، دل های مردم گریزان است، به کسی روی آورندکه خوش رویی کند».

کسی را که شکیبایی نجات دهد، بی تابی او را هلاک گرداند، نخستین پاداش بردبار از شکیبایی اش آن است که مردم در برابر نادان، پشتیبان او خواهند بود؛ پس اگر بردبار نیستی خود را به بردباری بنمای، زیرا اندک و سهل است که فردی خود را همانند مردمی کند و از جمله آنان به حساب نیاید.

چشم از سختی خار و خاشاک و رنج ها فرو بند و همیشه بردباری و شکیبایی پیشه نما تا همواره خرسند و خشنود باشی.

در دوستی با دوست مدارا کن، شاید روزی دشمن تو گردد و در دشمنی با دشمن نیز سعه صدر داشته باش، زیرا شاید روزی دوست تو گردد و تو سرافکنده و اندوهگین گردی!

احسان و دست گیری در سیره امام رضا«ع»

انفاق و دست گیری ظلعی مهم از رابطه فرد با جامعه است. انسان باید در برابر روزی هایی که خداوند به وی عطا کرده است، انفاق کند.

هر کس از حضرت امام رضا«ع» درخواستی داشت ایشان در صورتی که قدرت و توانایی داشتند، خواستۀ او را انجام می دادند. امام، احسان فراوانی داشتند و به تنگ دستان در نهان صدقه می دادند و بیشتر، این کار را درشب های تاریک به انجام می رساندند تا احسان ایشان، شرمندگی نیازمن را در پی نداشته باشد.

روزی غریبی خدمت امام«ع» رسید، سلام کرد و گفت:« من از دوستداران شما و پدران و اجدادتان هستم. از حج برگشته ام و خرجی راه تمام کرده ام . اگر مایلید مبلغی به من مرحمت کنید تا خود را به وطن برسانم و در آنجا از جانب شما معادل همان مبلغ را به مستمندان صدقه خواهم داد؛ زیرا من در شهر خویش فقیر نیستم و اینک در سفر نیازمند مانده ام؛ امام برخاستند و به اتاقی دیگر رفتند و دویست دینار آوردند و از بالای در دست خویش را فراز آوردند، آن شخص را فرا خواندند و فرمودند:« این دویست دینار را بگیر و توشه راه کن و به آن تبرک بجوی، لازم نیست از جانب من معادل آن صدقه بدهی….».آن شخص دینارها را گرفت و رفت، امام«ع» از آن اتاق به جای اول بازگشتند. از ایشان پرسیدند: چرا چنین کردید که شما را هنگام گرفتن دینارها نبیند؟فرمودند:« خواستم وی صورت مرا نبیند و من هم ذلت سؤال کردن را در چهرۀ او مشاهده نکنم. آیا نشنیده اید که حضرت رسول«ص» فرمود:« کسی که نیکی را بپوشاند، مانند این است که هفتاد عمل نیک را انجام داده است و کسی که بدی ها را علنی انجام دهد، رسوا می شود و کسی که اعمال بد را پنهانی انجام دهد، خداوند آن اعمال زشت را خواهد بخشید».

احسان حضرت رضا«ع» مرزی نداشت و ایشان حتی پیش از شروع به غذاخوردن نیز سهم مساکین را جدا می کردند. روایت است که هرگاه سر سفرۀ غذا می نشستند، ظرفی پیش آن جناب می گذاشتند. حضرت قبل از اینکه شروع به میل کردن بفرمایند، از غذاهای گوناگونی که در سفره حاضر بود، از هرکدام مقداری بر می داشتند و در آن ظرف مخصوص می گذاشتند و سپس دستور می دادند آن غذا را به فقرا بدهند.حضرت رضا«ع» در این هنگام، آیه شریفه«فَلَا اقتَحَمَ العَقَبَه» را قرائت می کردند و می فرمودند: «خداوند متعال می دانست همه بندگانش قدرت ندارند برده بخرند و آزاد کنند، از این رو اطعام مساکین را مانند آزاد کردن بردگان تلقی کرده است و از این طریق بندگانش را به طرف بهشت راهنمایی کرده است».

حضرت رضا«ع» هنگامی که در خراسان بودند، در روز عرفه تمام ثروت خود را به مردم بخشیدند، فضل بن سهل عرض کرد: « این عمل شما موجب ضرر و زیان است»؛ حضرت فرمود:« خیر چنین نیست، بلکه در این عمل غنیمت و سود فراوانی است. اگر به وسیله مال، اجر و مزدی برای انسان حاصل شد، آن را هرگز ضرر و زیان تلقی نکن».

منشور زندگی در منظر امام رضا«ع» نوشته محمدباقر پورامینی

رفتار با فرزندان از دیدگاه امام رضا«ع»

امام رضا«ع» در خصوص فرزندان چه گفتاری دارند؟

فرزنددوستی امام رضا«ع» نکته ی زیبایی است که در بیان یکی از یاران حضرت آمده است، در این روایت، چند نکته هست که به شرح ذیل می باشد:

1-عقیقه برای پسر و دختر، نامگذاری، تراشیدن موهای سر نوزاد در روزهفتم و معادل وزن موها، طلا یا نقره صدقه دادن لازم است و ختنه کردن پسر بچه ها واجب است.

2-افرادی که توانایی لازم را دارند، باید بر زن و فرزند خود توسعه و گشایش دهند.

3-فرندت را نزن و برای ادب کردنش از او قهر کن؛ ولی مواظب باش قهرت طول نکشد و هرچه زودتر آشتی کن.

4-امام«ع» از رسول خدا«ص» روایت می کند که ایشان فرمودند:پنچ چیز را تا آخر عمر رها نخواهم کرد……و پنچم سلام کردن برکودکان، تا بعد از من سنت(رسم) باشد.

5-از امام رضا«ع» درباره شخصی پرسیدند که پسر نوجوانش را به نماز خواندن وادار می کند و این فرزند گاهی نماز را ترک می کند. امام فرمودند: « این پسر چند سال دارد؟ گفتند: هشت ساله است، امام «ع» با تعجب فرمودند: سبحانه الله! هشت ساله است و نمازش را ترک می کند؟! گفتند: بچه است و گاهی خسته و ناراحت می شود، امام فرمودند: هر طوری که راحت است، نمازش را بخواند».

6-امام در نامگذاری مناسب فرزند تأکید می کردند، به طور مثال، حضرت می فرمودند: «البت الذی فیه اسم محمدًُ یصبحُ أهله بخیر و یمسون بخیر»«خانه ای که در آن نام محمد«ص» باشد، صبح و شب با خیر سپری می شود».

فواید آیت الکرسی

امام محمد باقر«ع» از امیر المؤمنین«ع» روایت فرموده: هنگامی که آیت الکرسی نازل شد رسول خدا«ص» فرمود آیت الکرسی آیه ای است که از گنج عرش نازل شده و زمانی که این آیه نازل گشت هر بتی که در جهان بود با صورت به زمین خورد.

در این زمان ابلیس ترسید و به قومش گفت:(امشب حادثه ای بزرگ اتفاق افتاده است باشید تا من عالم را بگردم و خبر بیاورم)، ابلیس عالم را گشت تا به شهر مدینه رسید مردی را دید و از او سؤال کرد: دیشب چه حادثه ای اتفاق افتاد، مرد گفت: رسول خدا«ص» فرمود: « آیه ای از گنج های عرش نازل شد که بت های جهان به خاطر آن آیه همگی با صورت به زمین خوردند، ابلیس بعد از شنیدن حادثه به نزد قومش رفت و حادثه را به آن ها خبر داد.

عبدالله بن عوف گفته است: شبی خواب دیدم که قیامت شده است و من را آوردند و حساب من را به آسانی بررسی کردند، آنگاه مرا به بهشت بردند و کاخ های زیادی را به من نشان دادند، به من گفتند: درهای این کاخ را بشمار؛ من هم شمردم،50درب داشت، بعد گفتند: خانه هایش را بشمار، دیدم 175خانه بود، به من گفتند: این خانه ها مال توست، آن قدر خوشحال شدم که از خواب پریدم و خدا را شکر گفتم.صبح که شد نزد ابن سیرین رفتم و خواب را برایش تعریف کردم. او گفت: معلوم است که آیت الکرسی زیاد می خوانی، گفتم: بله همین طور است ولی شما از کجا فهمیدی، گفت برای اینکه این آیه 50کلمه و 175 حرف دارد. من از زیرکی حافظه او تعجب کردم.

آنگاه به من گفت: هرکس آیت الکرسی را بسیار بخواند سختی های مرگ بر او آسان می شود.

رسول خدا«ص» فرمودند: »هر کس آیت الکرسی را بعد از نماز بخواند هفت آسمان شکافته گردد و به هم نیاید تا خداوند متعال به سوی خوانند آیت الکرسی نظر رحمت افکند و فرشته ای را بر انگیزد که از آن زمان تا فردای آن کارهای خوبش را بنویسد و کارهای بدش را محو کند».

در روایتی از امام محمدباقر«ع» آمده است:« هر کس آیت الکرسی را بعد از هر نماز بخواند از فقر و بیچارگی در امان شود و رزق او وسعت یابد و خداوند به او از فضل خودش مال زیادی بخشد».

مناجات پیامکی

خدایا! به گناه آلوده ام و تو پاک و مطهر هستی

خدایا! تشنه ی رحمت توام تا ار دریای خطاهایم عبور کنم

خدایا! بخشایش تو بیکران است این خطاکار را از یاد مبر…

—————————–

خدایا به من زیستنی عطا کن که در لحظه ی مرگ بر بی ثمری احظه ای که برای زیستن گذشته است حسرت نخورم و مردنی عطا کن که بر بیهودگی اش سوگوار نباشم.

—————————–

خدایا از تو ثبات حال می خواهم تا نتیجه اش شود ثبات قدم!

خدایا دل و زبانم را یکی کن تا فرشتگانت به چشم منافق نگاهم نکنند!

خدایا به ما یاد بده آنچه را که به دیگران یاد میدهیم!

خدایا دستانی عطا کن که تو را برایم از تو بخواهد…

—————————-

خدایا….! اگه یه روز فراموش کردم خدای بزرگی دارم….

تو فراموش نکن که بنده ی کوچکی داری….

با نوازشی و یا شاید تلنگری آرام وجودت را، همراهیت را، مهربانی و بزرگیت را برایم یادآوری کن….

—————————–

خدایا ببخش که یک عمر عاشقانه هایم را خرج این و آن کردم!

و به تو فقط یک مشت خمیازه و کسلی و بی حوصلگی تحویل دادم!

—————————-آمین-آمین- آمین- آمین یارب العالمین

 

دانش، ادب، اندیشه از دیگاه امام علی(ع)

« دانش: میراث گرانبهاست ادب: زیورهای همیشه تازست اندیشه: آیینه ای شفاف است. علم بهتر از مال است، زیرا علم نگهبان توست و مال را تو باید نگهبان باشی، مال با بخشش کاستی پذیرد اما علم با سخاوت فزونی گیردو مقام و شخصیتی که با مال به دست آمده با نابودی مال نابود می گردد! هرگاه خداوند بخواهد بنده ای را خوار کند، دانش را از او دور می سازد. اندیشه، آیینه ای شفاف و عبرت از حوادث، بیم دهنده ای خیراندیش است و تو را در ادب کردن نفس، همان بس که از آنچه انجام دادنش را برای دیگران نمی پسندی بپرهیزی».

زدانش زنده مانی جاودانی

زنادانی نیابی زندگانی

بود پیدا بر اهل علم اسرار

ولی پوشیده گشت از چشم اغیار

نه بهر خورد و خوابی همچو حیوان

برای حکمت و علمی چو انسان.

شعر از ناصر خسرو