رعایت عفاف و حیاء و پرهیز از خودنمایی و فخر فروشی

حیاء سرچشمه همه زیبایی هاست و اسلام برای آراستگی، رعایت حیاء و عفت را به عنوان یک اصل ثابت قرار داده است. بر اساس این اصل هرگونه پوشش و آرایش، از هر نوع، شکل، رنگ و مدی که مخالف عفت و حیاء بوده، باعث تهیج و برانگیختن احساسات دیگران در جامعه شود، ممنوع است؛ زیرا زنان و مردان مسلمان در فعالیتهای اجتماعی و به هنگام مواجهه با نامحرمان، باید با جنبه های انسانی خود حضور یابند، نه با جنبه های تحریک آمیز که نتیجه ای جز انحطاط فرد، خانواده و جامعه به دنبال نخواهد داشت.

گاه آراستگی راهی برای فخرفروشی و احساس تفاخر است، از این رو اسلام به شدت آن را نفی می نماید. احادیث معصومین«ع» بیانگر آن است که حتی در پوشیدن لباس باید نیت انسان پاک و زیبا باشد از همین رو اسلام مبنای خود را در پوشش، پرهیز از خودنمایی، مباهات و فخرفروشی قرار داده و کسانی را که بدین منظور لباس می پوشند مورد نکوهش قرار داده است.

پیامبر خدا«ص» می فرماید:« هر کس لباس بپوشد که بدان برتری جوید و مردم به او بنگرند خدا به او ننگرد تا آن لباس را از تن به در کند».

در روایت دیگری فرموده اند:« بپرهیز که برای بزرگ منشی و خودنمایی جامه بلند بپوشی، که خداوند خودخواهی را دوست ندارد و در قیامت به او نظر ننماید».

 

آراستگی و مدگرایی نوشته سیدحسن موسوی

دستورات نظم در زندگی

 

مرحوم آیت الله حاج سید موسی زرآبادی می فرمود: یک دفتر یادداشت داشته باش و همه روزه صبح اول وقت در آن دفتر تمام کارهایی که باید تا شب انجام دهی بنویس و همه ی آنها را سر وقت و ساعت خودش انجام بده و به هیچ وجه مسامحه نکن.

به مردم و دوستان بفهمان که من منظمم تا آنها تو را به این عنوان بشناسند و خللی در نظم زندگی تو به وجود نیاورند.

قاطعیت از خود در نظم زندگیت به مردم نشان بده تا آنها تو را به این عنوان بشناسند.

با مردم نامنظم و کسانی که برای وقت تو و وقت خودشان ارزشی قائل نیستند نشست و برخاست نکن که همچون مرض مسری تو را نامنظم می کنند.

به وعده هایت سر وقت عمل نما و اگر کسی به وعده اش با تو وفا نکرد او را ترک کن ولو ضرربسیاری به تو بخورد.

در نظم زندگیت با قاطعیت و تعهد باهمه و خودت برخورد کن تا بتوانی موفق به این راز بزرگ سعادت و رمز عظیم موفقیت و سر پر اهمیت خوشبختی بشوی.

 

پیامکهای میلاد امام رضا«ع»

زائری بارانی ام آقا بدادم میرسی؟

بی پناهم، خسته ام، تنها بدادم میرسی؟

گرچه آهو نیستم اما پر از دلتنگی ام

ضامن چشمان آهوها به دادم میرسی؟

—————————–

ای پسر فاطمه، نور هدی /سبزترین باغ بهار خدا

باتودل از غصه رها می شود /پاکتر از آینه ها می شود

ای گل گلزار خدا، یا رضا /آینه قبله نما یا رضا

—————————–

به گوش دل ندا آمد، که یار دلربا آمد

به درد ما دوا آمد ، رضا آمد

رضا«ع» آمد خدا دادآنچه را وعده

بشد در ماه ذیقعده که آمد بهترین بنده خدا

رضا آمد، رضا آمد، رضا آمد

—————————

تا به مشهد پای کوبان می رویم

در حرم با چشم گریان می رویم

—————————

من کیستم گدای تو یا ثامن الحجج

شرمنده عطای تو یا ثامن الحجج

بالله نمی روم بربیگانگان به عجز

تا هستم آشنای تو یا ثامن الحجج

————————–

میلاد هشتمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت، هفتمین قبله و دهمین کشتی نجات، آقا امام رضا«ع»تبریک و تهنیت باد.

 

 

بهترین عمل

خداوند به حضرت موسی«ع» وحی کرد؛ آیا برای من عملی انجام داده ای؟

حضرت موسی«ع» عرض کرد: خداوندا برای شما نماز خواندم، در روزهای گرم تابستان روزه گرفتم، در راه تو صدقه دادم و زیاد ذکر تو گفتم.

پروردگار به موسی کلیم الله وحی کرد:

اما نماز، دلیل خداپرستی و نجات توست

و روزه، سپری است از آتش جهنم

و صدقه، سایه ای است در محشر

و ذکر، خیری است برای تو؛

به من بگو چه عملی را برای من انجام داده ای؟

موسی کلیم الله عرض کرد: بارالها مرا به عملی که فقط برای تو باشد راهنمایی فرما!

خداوند فرمود: آیا برای من ، به اولیاء ام محبت و دوستی و از دشمنانم دوری و تبری نموده ای؟

حضرت موسی«ع» دریافت که بهترین اعمال، دوستی برای خدا و دشمنی برای اوست.

رسول اکرم«ص» فرمود: « افضل الإعمال الحبُّ فی اللهِ و البُغضُ فی اللهِ تعالی»« بهترین کارها دوستی و دشمنی کردن به خاطر خداوند متعال است».

رسول اکرم«ص» به یکی از اصحاب خود فرمودند: ای بنده خدا! به خاطر خدا دوست بدار و به خاطر خدا نفرت داشته باش و به خاطر خدا دوستی کن و به خاطر خدا دشمنی کن، زیرا دوستی خدا جز با اینها به دست نیاید و آدمی تا چنین نباشد طعم ایمان را نچشد هرچند نماز و روزه اش بسیار باشد.

امروزه دوستی و برادری مردم با یکدیگر بیشتر به خاطر دنیاست ، برای دنیا، دوستی می کنند و برای دنیا با هم دشمنی می ورزند.

خدای مهربان :نوشته علی امیری

چگونه می توان به خدای متعال محبت داشت؟

یکی از صفات و علائم مؤمن این است که خداوند را بیشتر از همه دوست داشته باشد.

کسانی که به خداوند ایمان دارند حبشان به خدای تعالی شدیدتر است تا دیگر افراد و نقطه ی حساس محبتشان تعلق به ذات اقدس متعال دارد و هر چیزی که تعلقش به خداوند بیشتر باشد آن چیز را بیشتر دوست دارند. اگر محبت انسان حساب شده باشد طبعا محبت و علاقه به متعلقات محبوب هم دارد.

یعنی هر چیزی که تعلقش به محبوب بیشتر باشد بیشتر دوست دارد و هر چیزی که تعلقش به محبوب کمتر باشد کمتر دوست دارد. ما می گوییم خدا را دوست داریم در حالی که در عمل شاید خداوند در صف آخر باشد! به جهت اینکه ما محبتمان به هر چیزی باشد به همان چیز بیشتر اهمیت می دهیم. مثلا گاهی انسان به خاطر زن و فرزند و حتی رفیق به معصیت می افتد و گاه گاهی هم متوجه معصیتش می شود و بعد هم می گوید:خدا چه کار کند فلانی را که مرا به معصیت انداخت!

خداوند متعال درسوره فرقان آیات «28-29»از قول بندگانش در روز قیامت می فرماید: «یا وَیلتی لَیتَنی لَم أتّخِذ فُلاناً خَلیِلاً* لَقَد أضَلّنی عَنِ الذّکرِ بَعدَ إذ جاءَ نی وَ کانَ الشّیطانُ لِلإنسانِ خَذُولا»« ای وای، کاش فلانی را دوست خود نگرفته بودم* او بود که مرا به گمراهی کشانید پس از آنکه قرآن به من رسیده بود و شیطان همواره فرو گذارنده انسان است».

البته درست است که رفیق بد، انسان  را از یاد خدا غافل می کند ولی اگر انسان قوی باشد و دارای قدرت روحی باشد او باید رفیقش را به خدا نزدیک کند و در آن شخص تأثیر بگذارد.

خیلی از افراد بودند که با داشتن رفیق خوب به خداوند عزوجل نزدیک شدند، کسی که ضعیف است تحت تأثیر شخص قوی قرار می گیرد و اگر انسان قوی باشد محیط را تحت تأثیر خودش قرار دهد و یا لااقل آن قدر محکم باشد که دیگران در او اثر نگذارند.

محبت زن و فرزند و مال و ثروت نباید انسان را از خداوند دور کند بلکه این ها باید وسیله ای باشند که انسان را به خداوند نزدیک کنند.

خداوند متعال در سوره توبه آیه«24»می فرماید:« بگو آیا پدران و یا فرزندانتان و یا اموالتان نزد شما محبوب ترند یا خدا؟

متعلقات خداوند که هستند؟ اهل بیت عصمت و طهارت«ع» این ها تعلقشان به خداوند از هر موجودی بیشتر است چرا که این ها ید الله هستند ، اُذُن الله هستند، وجه الله هستند، لسان الله هستند، عین الله هستند، و بالاخره نفس الله هستند.انسان باید به خداوند و بعد به متعلقاتش عشق بورزد.

برگزاری کارگاه دو روزه آموزش مقاله نویسی

کارگاه آموزش مقاله نویسی جهت ارتقاء سطح پژوهشی طلاب، به مدت دو روز در مدرسه علمیه فاطمه الزهرا اطهر (س) به شرح ذیل برگزار گردید:

-روز چهارشنبه 21/5/94 ساعت 17 تا 20 عصر

-روز چهارشنبه 28/5/94 ساعت 9 تا 11 صبح

استاد دوره حجت الإسلام و المسلمین دکتر سراج عضو شورای علمی پژوهشی استان بوده و شرکت کنندگان از میان طلاب کانون پژوهشی مدرسه و هسته های پژوهشی و اساتید راهنما به تعداد 22 نفر بودند.

اهم مباحث مطرح شده در کارگاه:

-اهمیت مقاله نویسی:

1-مقاله دارای نوآوری است برخلاف کتاب.

2-مقاله نوشتن باعث برطرف شدن مشکلی از مشکلات موضوع می شود.

3-مقاله یک فرضیه را اثبات می کند.

و …

-شرایط مقاله نویسی:

شرط اول: داشتن مطالعه است

مقاله نویس باید یک سری اطلاعات داشته باشد به عبارتی انبار نویسنده، مطالب ذهن اوست، برای مقاله نوشتن باید ده تا کتاب خواند تا بتوان یک خط نوشت.

شرط دوم: مطالعه باید تخصصی

مقاله نویس باید در حوزه ایی که علاقه دارد تحقیق و پژوهش کند.

-مشخص کردن نوع مقاله

آیا مقاله شما:

1-روزنامه ایی است؟

2-مروری است؟

3-ترویجی است؟

4-تخصصی (عمومی) است؟

-نوآوری در مقاله نویسی

توجه به نوآوری در مقاله نویسی بسیار مهم است، یعنی حرفی را بزنید که کسی نزده باشد، از اینترنت برای مقاله نوشتن استفاده نکیند چون هم آبروی نویسنده را می برد و هم خلاقیت را از بین می برد.

-چاچوب مقاله نویسی

الف: عنوان

-عنوان با موضوع مقاله باید مشترک باشد.

-عنوان باید جذاب باشد.

-عنوان باید رسا باشد.

-عنوان باید طولانی نباشد.

-موقعیت بررسی عنوان باید لحاظ شود: یعنی کجا می خواهید آن را بررسی کنید، مثلا نمی توان در ترکیه موضوع چادر را بررسی کرد.

-فاقد پیش داوری باشد، مثلاً نمی توان گفت: چرا راننده ها در چراغ قرمز توقف نمی کنند؟

-عنوان دوسویه یا چند سویه نباشد.

-نتیجه در عنوان ذکر نشود.

ب: چکیده

چکیده بخش مقاله، حاصل کارمحقق و تابلوی مقاله است و با مقدمه فرق می کند. چکیده بین 150 تا 200 کلمه می باشد،

ج: واژگان کلیدی

د: مقدمه

استفاده از عباراتی است که مخاطب را با شما همراهی می کند تا وارد مقاله شوید.

هـ: پیشینه ی تحقیق

آیا مسئله ی شما را کسی کار کرده یا نه؟ در آخر هم گفته میشود من می خواهم نواقص این تحقیقات ناقص را بررسی کنم.

و: روش تحقیق

-میدانی

-توصیفی تحلیلی

ز: یافته های تحقیق

مثلاً در موضوع حجاب در بحث یافته می توان گفت:

1-حجاب ربطی به دین خاصی ندارد

2-رنگ در حجاب موضوعیت ندارد

3-بلندی و کوتاهی موضوعیت ندارد.

یافته های تحقیق در فصل دوم و سوم بررسی می شوند.

ی: نتیجه نحقیق

ح: نگارش

ط: ارجاع

ی: پاورقی

این کارگاه با پاسخ به سؤالات شرکت کنندگان و دادن تکلیف، به اتمام رسید.

درمان ضعف حافظه

در درمان ضعف حافظه موارد ذیل مؤثر و مفید است:

1- «لوبیا» معادل گوشت، مواد سفیده ای و فسفر دارد و نیروی جسمی و حافظه را تقویت می نماید.

2-خوردن« انجیر» با«پسته» و « بادام» جهت تقویت نیروی حافظه و قدرت تعقل و تفکر سود بخش است.

3-« فلفل» مقوی حافظه اعصاب و مسکن دردهای عصبی است.

4- «چغندر»به علت داشتن فسفر غذای مغز بوده و نیروی حافظه را زیاد می کند.

5- «سیر» حافظه  و عضلات قلب را تقویت می کند.

6-خوردن میوه« نارگیل» جهت تقویت حافظه و فهم مفید است.

7-« زنجبیل» مقوی حافظه است.

8-« کنجد، ریحان، حلوا ارده، گل میخک و سوسن زرد برای تقویت حافظه هم مفید است.

فرهنگ درمان طبیعی بیماریها: علیرضا صدری

خوش رویی، خوشخویی، خوشگویی و شادی از نگاه امام علی«ع»

چهره باز، اخلاق خوب و گفتار شایسته، صفات خجسته ای است که همه ما انتظار چنین برخوردهایی را از دیگران داریم. این ویژگی ها برای انسان همچون نور آفتاب برای گیاهان است؛ همانگونه که خورشید جان تازه به گیاهان می دهد، روی گشاده، خوی شیرین و گفتار فرح بخش، نوعی سرخوشی، نشاط و سلامت به همراه داشته، افراد را جوان، زنده دل و سر حال نگه می دارد.

پروردگار بزرگ، ویژگی رسول خود، حضرت محمد«ص» را« نرمی و مهربانی» دانسته و «سنگدلی و خشن بودن» را مایه پراکندگی اطرافیان می داند(فبما رحمه مِنَ الله لِنتَ لَهُم و لو کُنتَ فظَّا غَلیظَ القَلب لا نفضوا من حولک)(پس به برکت رحمت الهی، با آنان نرمخو و پر مهر شدی، و اگر تندخو و سختدل بودی قطعا از پیرامون تو پراکنده می شدند).

امام علی«ع» تندخویی و عصبانیت را نوعی جنون و دیوانگی دانسته و دوستان مؤمن و خالص خود را به اخلاق خوش و سخنانی صمیمی در نشست و برخاست ها دعوت می کند.

او خود اهل گفتگوهای شیرین و شوخی و مزاح با اصحاب بود و این روش را در جذب افراد بهتر می پسندید.

از این رو امام صادق«ع» «تبسم و لبخند انسان به چهره ی برادر دینی اش را حسنه» دانسته و در پاسخ به سؤال یکی از اصحاب درباره اندازه ی حسن خلق فرمود:« فروتنی کن، خوش سخن باش و با برادرت با خوش رویی برخورد نما».

روانشناسان و جامعه شناسان بر این باورند که رفتار آرام و با وقار، چهره متبسم و شاد و گفتار زیبا و دلنشین باعث نهایت شادی در زندگی خواهد شد. همانگونه که چهره عبوس و غمزده، خشم و غضب و عصبانیت، خودخوری  و آشفتگی روحی موجب کوتاهی عمر، فرسودگی روحی و تباهی شخصیت شده، طعم گوارای زندگی را تلخ و ره آوردهای آن را غمبار می سازد.

خودشناسی و خودسازی، مشعلی روشنگر در ارتباطات فردی و اجتماعی

شناخت خود و آگاهی نسبت به ارزش های انسانی و الهی خویشتن ، چونان مشعلی شعله ور و فروزان در مسیر پر فراز و فرود زندگی است که آدمی را از احساسات سطحی و زودگذر دور ساخته، حقایق درخشان و جاودان زندگی را برابر نگاه دل و دیده ی آنان ترسیم می سازد و سرانجام انسان را به شادی و شادمانی واقعی رهنمون می سازد.

امام علی«ع» که گوهر گرانقدر وجود خود را با شناخت حقیقی و تمام عیار از گزند هوا و هوس های زودگذر حفظ نمود و پس از شصت و سه سال فوز و رستگاری خویش را - که سراسر سرور و شادمانی در آن نهفته است - در شهادت می نگریست، در این باره فرمود: «نابود شد کسی که ارزش خود ندانست؛ کسی که میان خود و خدا را اصلاح کند، پروردگار میان او و مردم را اصلاح خواهد کرد و کسی که امور آخرت را اصلاح کند، خداوند امور دنیای او را اصلاح خواهد کرد، شخصی که از درون جان واعظی دارد، خدا را بر او حافظی است؛ کسی که نهان خود را اصلاح کند، خداوند آشکار او را نیکو گرداند و کسی که برای دین خود کار کند، خدا دنیای او را کفایت فرماید و فردی که میان خود و خدا نیکو نماید، خدا میان او و مردم  را اصلاح خواهد کرد».

امام «ع» از سرای بصیرت و بینایی خود نگاهی به قله رفیع عظمت انسان و انسانیت کرده، می فرماید:« کسی که با - شناخت خویش - خود را گرامی دارد، هوا و هوس را خوار شمارد».

بی شک دست یابی به بصیرتی اینچنین، زمینه ساز رهایی از دام های خودخواهی، کبر و غرور شده، آدمی را از گرفتاری در آرزوهای پوچ  و شادی های گذران و کوتاه مدت که پایانی جز رنج و عذاب جاودان نخواهد داشت، می رهاند. از این روست که حضرت در سخنی سعادت آفرین به فراهم بودن راه های هدایت اشاره کرده و می فرماید: « اگر چشم بینا داشته باشید، حقیقت را نشانتان داده اند، اگر هدایت می طلبید، شما را هدایت کرده اند و اگر گوش شنوا دارید، حق را به گوشتان خوانده اند».

نگاهی نو در آیینه معارف به: خنده، شوخی، شادمانی، احمد لقمانی

مناجات پیامکی

الهی دلی ده که در حرص و آز برما باز نشود وقتاعتی ده که چشم امید ما جز بروی تو باز نشود.

الهی دستم گیر که دست آویر ندارم و عذرم بپذیر که پای گریز ندارم.

الهی تحقیقی ده که از دنیا بیزار شویم و توفیقی ده که در دین استوار شویم.

———————————-

خدایا هیچ می دانی که همیشه به موقع به داد دلم، تو می رسی؟؟! آنجا که خسته ام…..آنجا که دل شکسته ام…….آنجا که از همه ی علم و آدم گسسته ام……همیشه تو همان دستی هستی که می گیری از دلم غبار غمها را.

خدایا سپاس……..

——————————–

الهی؛ اگرچه درویشم ولی داراتر ازمن کیست، که تو دارائی منی….

الهی؛ در، بسته نیست، ما دست و پا بسته ایم….

الهی؛ چون توانستم، ندانستم و چون دانستم، نتوانستم….

الهی؛ مقدور فرما آنچه ذبح می شود نفسانیت ما باشد به پای رهبانیت تو….

——————————-

خدایا آن ده که نزدیکم کند و آن گیر که دورم می کند.